بهاء الدین محمد عاملی معروف به «شیخ بهایی» در یک خانواده شیعی از علمای جبل عامل لبنان، در سال 953 هجری قمری در بعلبک پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در همین شهر شیعه نشین سپری کرد تا آنکه تهدیدات دشمنان مذهب تشیع، که عداوت دیرینه با پیروان اهل بیت نبوت داشتند و پیش از این زمان هم عالم نامی شیعه زین الدین بن علی معروف به «شهید ثانی» ، را با فجیع ترین وضعی شهید کرده بودند؛ پدرش عزالدین حسین را، مصمم به مها جرت به سمت ایران کرد. در آن زمان دولت نو پای صفوی، برای نخستین بار کشور بزرگ ایران را حول « مذهب تشیع امامی»، متحد و در مقابل تجاوزات دولت عثمانی، بسیج کرده بود. شاه اسمائیل صفوی برای انسجام بخشیدن بیشتر به این حکومت تازه کار، دانشمندان شیعی را از عراق، لبنان و دیگر مناطق جهان برای نگارش کتابهای فقهی و کلامی شیعی به ایران دعوت می کرد، تا شالوده یک نو زایی شیعی را بریزد. همین موضوع سبب مهاجرت عده کثیری از علمای شیعی به ایران گردید. پدر شیخ بهایی که خود عالمی برجسته بود، با همه فرزندانش وارد قزوین، نخستین پایتخت صفویان گردید و از سوی علما و سیاسیون ایران، به گرمی مورد استقبال قرار گرفت.
بهاء الدین محمد که در این زمان هنوز نو جوانی پر شور بود، در مدارس قزوین به آموزش فقه ، کلام، ریاضیات و نجوم پرداخت و به زودی در همه این علوم تبحر یافت و شهرتش در کشور پیچید. او برای اینکه از این شهرت گرفتار عجب و خود خواهی نگردد، به صورت درویشی ناشناس عزم سفر کرد و راهی ممالک اسلامی گردید، تا علاوه بر آموزش زندگی زاهدانه ، با مشکلات مسلمانان در این ممالک نیز از نزدیک آشنا گردد. شیخ بزرگوار در این سفر ها، از محضر علما و عرفای نامی آن زمان هم برخوردار گردید و از هر خرمنی خوشه ای چید و توشه ای برداشت.
هنگامی که از این سفر طول و دراز علمی و عرفانی به ایران باز گشت، به سبب تبحرش در علوم دینی، از سوی علمای ایران به لقب « شیخ الاسلامی » مفتخر گردید. شاه عباس صفوی در این هنگام به پادشاهی رسیده و اصفهان را پایتخت خود قرار داده بود. شهرت علمی و زندگی زاهدانه شیخ بهایی به شدت شاه جوان را، تحت تاثیر قرار داد، تا بدان حد که او را به وزارت و مشاورت عالی خود برگزیند.
شیخ بهایی در این هنگام، سیاست و کشور داری اسلامی را به نحو احسن نشان داد. او افزون براین در رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه در ایران هم نقش مهمی ایفا کرد و علاوه بر کارهای مهم سیاسی به تالیف کتابهای دینی و علمی ارزشمندی دست زد. سر انجام به کمک شاگردان و همکاران علمی و سیاسی خود « رنسانس شیعی » را که از عنفوان جوانی در آرزویش بود ، در کشور پهناور ایران فراهم کرد. نهالی را که او و همکارانش در آن زمان کاشتند، هم اکنون به درخت تنومندی تبدیل گردیده و چشمان جهانیان را خیره خود کرده است.
امتیاز شیخ بهایی بر علمای معاصرش در ذوفنون بودن اوست. این دانشمند چند بعدی به اغلب علوم زمانش آشنایی داشت و از آنها برای پیشبرد اهداف خود در تعلیم و تربیت و در سیاست به خوبی بهره می برد. ریاضیات ، او را در تحلیلهای سیاسی و مذهبی اش یاری میرساند. عرفان، سبب میشد که جز به خدا به هیچ چیز دیگر نیندیشد. فلسفه اش هم که مبتنی بر قرآن بود، موجب می شد تا در مقابل مادیون و شکاکان، از ساحت دین به نحو احسن دفاع کند. شعر و مهارتش در ادبیات فارسی وعربی نیز، او را به نگارش آثاری بدیع یاری می رساند. امروزه شخصیت چندگانه شیخ بهایی ، باید الگوی استادان و دانشجویان ما قرار گیرد..
چنانکه میدانیم استادان دانشگاههای ما، اغلب تک بعدی و تخصص گرا هستند، یک استاد ریاضیات به کلی با فلسفه و ادبیات بیگانه است. برعکس ادیا و فلاسفه ما هم از ریاضیات و نجوم و دیگر علوم عقلی، آگاهی لازم را ندارند. تجربه نشان داده است که چنین استادانی نمی توانند معلمان خلاقی برای جامعه باشند. ممکن است عدهای بگویند که دامنه علوم امروزی بسیار گسترده شده است و لازمه این کار هم تخصص گرایی در یک رشته است. در پاسخ باید گفت که در همین عصر نیز نوابغی همچون آلبرت اینشتین، ماکس پلانک و ورنر هایزنبرگ همگی، همچون ابن سینا، خواجه نصیر و شیخ بهائی علاوه بر تخصص در فیزیک با فلسفه و ادبیات و سیاست نیز آشنایی لازم را داشتند.
ما برای آنکه ابعاد متعدد شخصیت شیخ بهایی را، به خوبی برای نسل جوان ترسیم کنیم، دست به گرد آوری مقالاتی در باره علوم عقلی، دینی ، فلسفی و ادبی او به چهار زبان فارسی،عربی،انگلیسی و فرانسه زدیم و همه این مقالات ارزشمند را که توسط نویسندگان متخصص نگارش یافته بودند، درکتاب: شیخ بهاء الدین عاملی نابغه عالم تشیع ، به چاپ رساندیم ـ کتابی که تا کنون نظیرش در همه جهان در باره این دانشمند، دیده نشده است. در اهمیت این کتاب همین بس که جناب آقای دکتر سید حسین نصر استاد ممتاز دانشگاه جورج واشنگتن در مقدمه ای که بر آن نوشته چنین گفته است: «... شناخت بیشتر گفتار و نوشته ها و آثار این عالم بزرگ که در او ساحت های مختلف معارف و علم و دین و اخلاق و هنر در یک وحدت حقیقی و نـه به صورتـی سطحی تحقــق یافته بود، برای نسل فعلی ایرانیـان عزیز امری ضروری است. لــذا به آقای دکتر جعفر آقایانی چاوشی و همکاران ایشان که به بهتر شناساندن شیخ بهائی مبادرت ورزیده اند تبریک گفته و برای آنان از درگاه احدیت طلب توفیق می کند و آرزومند است که این کتاب هرچه بیشتر اشاعه یافته و باعث توجه روزافزون به این دانشمند عظیم الشأن بشود».